شعر شهادت پيامبر اكرم (ص)

والا پیامبر

والاتر از هر آنچه که والا پیامبر
ساحل علیست حضرت دریا پیامبر

آغوش امن آمنه را چون بهشت کرد
وقتی که پا گذاشت به دنیا پیامبر

قد می کشید رو به افق های دور دست
در دامن حلیمه وصحرا پیامبر

مثل مسیح بود که تابید وجلوه کرد
در چشمهای خیس«بحیرا»پیامبر

شد جایگاه آمد ورفت فرشتگان
رونق گرفت غار حرا با پیامبر

«اقرا بسم ربک» را جبرئیل گفت
وقتی که بود غرق تماشا پیامبر

بعد از چهل بهار به بعثت رسیده بود
بشکوه وعاشقانه وزیبا پیامبر

این مرد برگزید ترین مرد عالم است
خاتم نبوده هیچ کس الا پیامبر

لبریز از تصور معراج جبرئیل
مبهوت در «دنی’ فتدلی’» پیامبر

تنها پناه مردم محروم از بهشت
تنها امید آدم وحوا پیامبر

با لطف بیکرانه ی احمد در آسمان
موسی پیامبر شد وعیسی پیامبر

جاریست نام اعظم پیغمبر خدا
در خطبه های روشن صدها پیامبر

با دوستان همیشه مروت نموده است
با دشمنان همیشه مدارا پیامبر

روز غدیر خم شد وبا امر کردگار
بالا گرفت دست خدا را پیامبر

آیینه تمام نمای خدا علی ست
تنها کسی که بوده سراپا پیامبر

در آیه ی مباهله ترسیم کرده است
شرح زلال انفسنا را پیامبر….

 احمد علوی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا