شعر محرم و صفر

کربلا غوغاست

کربلا غوغاست

هنوز هم که هنوز است کربلا غوغاست
غمش قشنگ ترین اتفاق این دنیاست

به جای عالم و آدم به خویش زحمت داد
کسی نخواست از او ، او خودش چنین می خواست

برای هیچ کسی آرزوی مرگ نداشت
((هوالکریم)) یکی از صفات این آقاست

خودش تمام جهان را سوار کشتی کرد
بگو به نوح که آقای ما دلش دریاست

دلیر بود ولی جنگ را شروع نکرد
حریف، مرد نباشد، جدال بی معناست

حریف آمدو جای حسین خود را کشت
حسین علت هستی حسین روح بقا ست

سرش به نیزه علم شد که بعد اینهمه سال
به یاد او سر عشاق تا ابد بالاست

گذشت و شوکت او آشکار شد، اینک
زمین حسینیه ی کوچک حسینی هاست

و با شهادت خود آنچنان قیامت کرد
که تا قیام قیامت عزای او برپاست

ازآن زمان که لباس حسین غارت شد
الی الابد به تن شیعیان لباس عزاست

نگو دلیل ندارد به سینه کوبیدن
دلیل، سینه مجروح سید الشهداست

به یاد حاجی شش ماهه شور باید داشت
چنانکه هروله از واجبات سعی و صفاست

حسین غایت دین است و عالِم شیعه
اگر حسین شناس است صاحب فتواست

غبار قبر بروجردی ام همانکه نوشت
گل عزای لرستان برای چشم شفاست

مرید(( شاخسیِ )) آذری زبانانم
خروش غیرت آنان زبانزد دنیا ست

ببین چه روضه ی داغیست نخل یزدی ها
که یاد یک تن عریان میان یک صحراست

جریده و کتل و چلچراغ و طوق و علم
علم بزرگترین یادگار عاشوراست

علم نماد قیام است مثل سرو، رشید
علم به یاد علمدار،خوش قد و بالاست

لوای زاده ی مرجانه سرنگون گردید
ولی هنوز علم مثل کوه پا برجاست

مجید تال

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا