شعر ماه مبارك رمضان

کسالت

 

طاعات ما اگر چه ز یاس و کسالت است

ما را فقط ز دوری و هجران ملالت است

بهره نمی برم ز مناجات نیمه شب

وای از عبادتی که سراسر کسالت است

این نفس بد مرام مرا پیر خویش کرد

عمری که رفت حاصل دنیا ضلالت است

وقت دعا به غیر به مشغول می شوم

این بی توجهی به تباهی دلالت است

من در خور ضیافت خوب تو نیستم

شرمنده ام ز امدنی که بطالت است

قصدم نبود روبروی تو بایستم

این جرم بی حساب ز روی جهالت است

باید کسی کرم کند و واسطه شود

طاعات من که مایه شرم و خجالت است

خوش بخت بنده ای است که رزقش حسینیاست

حب الحسین عاقبت او را کفالت است

دین بی ولای فاطمه کفر مسلم است

ایمان فقط به نام علی با اصالت است

دور فساد و فتنه گری ها سر آمده

دل ها به انتظار امیر عدالت است

کی می شود بیاید و ما را نشان کند

ما را کنار سفره خود میهمان کند

 

احسان محسنی فرد

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
    گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
    کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
    قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
    پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
    شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
    من آمدم که این گره ها وا شود همین!
    اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
    حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
    حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
    من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
    وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
    آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
    هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
    من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
    وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
    این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
    شاید كنيز خانه زهرا کنی مرا

  2. سلام
    با اشعاری در مدح حضرت ابوالفضل (ع)
    و امام حسین (ع) به روزم
    1)دوست دارم تیر آید چشم من در خون نشاند

    تا مدال افتخار از بانوی محشر بگیرم(محمد جواد غفورزاده)
    _____________
    2)خواست ، برخیزد به پا بهر ادب ، دستى نبود
    و آن قیامت قامت ، از خاتون محشر شد خجل(علی انسانی)
    _____________
    3)کاش آن تیر نمی آمد، حیف
    از ید حادثه امّا آمد(علی اکبر لطیفیان)
    _____________
    4)زینب(س) چه گونه باز شناسد برادران
    این یک که دست در بدن و آن که سر نداشت(عباس احمدی)
    _____________
    5)چرا فرات به پای تو راه باز نکرد؟
    نفوذ حرف تو کمتر ز حرف موسی نیست(شیخ رضا جعفری)
    _____________
    6)اسیری می رود اهل و عیال سیّد طاها

    " جرس فریاد می دارد که بر بندید محمل ها !"(اصغر عرب)
    _____________
    7)برخیز تا که زود به سمت حرم رویم

    نامحرمان هنوز حرم را ندیده اند(حسن لطفی)
    _____________________________________
    باعلی یاعلی مددی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا