شعر اربعین

گریه های شب جمعه

گریه های شب جمعه چه خریدن دارد

نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد

شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه

سر بازار شما ٰ زجر کشیدن دارد

دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند

به سر بام حرم میل پریدن دارد

رخ یوسف اگرم هر چه که زیباست ولی

چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد

من شفا یافته دست شما بودم وبس

شکرٰ باذکر حسینٰ قلب تپیدن دارد

همه زوار تو بی دل شده بر میگردند

که نیازی دلشان  بر تو شدیدا دارد

هر کجا مینگرم عکس حرم میبینم

این در خانه عشق است دویدن دارد

دم محشر که حسین بن علی وارد شد

حال و روز دل عشاق چه دیدن دارد

بدنی بی سرو پر زخمٰ فدایش جان ها

کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد

الکی نیست که زینب سر خود میشکند

دیدن روی شما سینه دریدن دارد


جواد قدوسی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا