شعر ولادت امام زمان (عج)
از دوری
من کیستم بجز دو سه خط شعر ناتمام
یک روح بی اراده و یک مستی مدام
ای آنکه آسمان و زمین در مدار توست
روی تو صبح روشن و موی تو رنگ شام
من دوست دارمت به همان شکل کودکی
بی تاب و بی قرار ظهورم علی الدوام
ابروی توست عروه الوثقای اهل بیت
گیسوی توست در دل من حبل لانفصام
پژمرده أم بدون تو یا ایها الربیع
در غربت م بدون تو یا ایهاالامام
از من بگیر غیر خودت هر چه هست را
حتی همین کلام و همین شعر ناتمام
از تو تورا ندیدم و با تو نزیستم
فهم شما کجا و من ساده ی عوام .
دارم امید آنکه جوابی دهی مرا
هر صبح جمعه گر به شما میدهم سلام
“بی امتحان مرا به کنیزی قبول کن ”
وقتی نمانده در عملم رنگ اهتمام
از دوری شماست غریبیم در جهان
مارا هدف گرفت اگر انگشت اتهام .
غزه حلب عراق , تو را می زند صدا
عجل علی ظهورک صمصام انتقام
سیده فرشته حسینی