شعر محرم و صفرشعر وروديه كربلا
فراسوی جنت
:
سکنا میان اهل جهنم گزیده اند
قومی که از فراسوی جنت رسیده اند
پیش نگاه تند عرب ها برادران
ناز تمام دخترکان را کشیده اند
با ناسزا غریبه و با خشم دشمنند
اینها مگر به غیر عزیزم شنیده اند؟
حتی قسم به دین وبه آیین مصطفی
در کل عمر نیزه و خنجر ندیده اند
در فکر دختران دم بخت کوفه اند
از مکه گوشواره و معجر خریده اند
اما چه فایده که تمامی راویان
پای عزای روز دهم لب گزیده اند
از رعشه ی رقیه گرفتم,حسین را
پیش نگاه اهل حرم سر بریده اند
ناموس خویش را پس پرده گذاشتند
از دختران فاطمه معجر دریده اند
ای وای از تصاحب معجر که دشمنان
دنبال رد پای سکینه دویده اند
حسین واعظی