لیلا تر از لیلا
امشب بر آنم تا برایت در همین دنیا
با حشر ابیات غزل محشر کنم بر پا
امشب بر آنم تا تو را خورشید بنویسم
اما کجا خورشید می تابد چنین زهرا
امشب ز دستت هل اتی میخواهم ای بانو
ذوق کثیری , تا کنم توصیف اعطینا
بالاتر از مدحی اگر تا روز محشر هم
در وصف چشمانت غزل گویند شاعر ها
اشعار سعدی خوشه چینی از گلستانت
عرفان نابت منشاء دیوان مولانا
در پای عشقت عالمی مجنون تر از مجنون
در دلربایی دلبری , لیلا تر از لیلا
این بیت را شیدا تر از حافظ سرودم چون
مستم من ای ساقی ادر کاساً وناولها
ما فوق ادراکی , اگرچه ظاهراً خاکی
در جسم انسانی , ولی انسیه الحورا
تو لیله القدری که تفسیری ز آیاتت
معراج میخواهد شبی در لیله الاسرا
در سایه سار چادرت ,خاکی ترین لولاک
هفت آسمان افلاک دارد میشود معنا
تا کفتر بامت بماند حضرت جبریل
شد پشت بام خانه ی تو عالم بالا
قرآن و برهانم تویی باتو مسلمانم
از نسل سلمانم مرا هم میکنی منا ؟
در حیرتم خود این نفس را از کجا داری
وقتی به انفاست مسیحا میشود اسماء
چشمی ندیده از تو چیزی جز حجابت را
بوی تو را نشنید حتی مرد نابینا
با اذن تو بردا سلاما میشود دوزخ
بی تو جهنم میشود, هر جنت مأوی
از ابتدای خلقت از آدم سوا بودی
وقتی وجودت را پیمبر چید از طوبی
باید که باشی جان پیغمبر تویی که خود
هم دختر بابایی و هم مادر بابا
شد روز مادر روز میلادت همان دم که
هم ام موسی آمد و هم مادر عیسی
مثل تو ای مادر کجا دارند مادر ها
فرزند هایی یک به یک مولا تر از مولا
فرزندهایی دستگیر از جنس تاسوعا
فرزند هایی سرفراز از نسل عاشورا
ای مهد دامانت دمادم زینبی پرور
ای هدیه های روز میلادت خمینی ها
هر لحظه دارد انقلابت میشود تکثیر
از مغرب دنیا زده تا مشرق صنعا
همراه فرزند تو بر پا میکنیم آخر
ظهری نماز جمعه را در مسجد الاقصی
از لحظه ای که مهر تو در سینه ام افتاد
جاری شدم چون رود , پهناور چُنان دریا
عبدی گنه کارم بیا بر جسم تب دارم
نورٌ علی نوری بخوان ای ذکر روح افزا
دلهای ما در دستهایت دانه ی تسبیح
صد مرتبه ذکری بگو با قلب های ما
هرچند صحنی در دلم داری ولی مادر
گمنامی قبر تو آخر میکشد ما را
حسین محسنات