شعر وروديه محرم

شور عاشقی

اهل محل دوباره علم را بیاورید

 رخت عزای حضرت غم را بیاورید

 حی علی البکاء ملائک دهد نوید

 وقتش رسیده دیده و نم را بیاورید

 خون گریه میکنم ز دو چشمم بجای اشک

 یابید چشمه را , جگرم را بیاورید

 پرچم , کتل , حسینیه و شور عاشقی

 آن نوحه خوان و نوحه و دم را بیاورید

 حی علی العزای حسین است میرسد

 فطرس شدم دوباره پرم را باورید

 در سومین شب نفس گرم روضه خوان

 گوید رقیه جان پدرم را بیاورید

 امسال نذر حضرت قاسم به تعزیه

 همسایه ناله زد پسرم را بیاورید

 وقتش شده فدائی ارباب خود شوم

 جان بی بها شدست, سرم را بیاورید

 ما خادمان هیئت فصل محرمیم

 (تا قلبمان شکست حرم را بیاورید(1))

شاعر: ایمان کریمی

1. محمد سهرابی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. سلام علیکم.. ممنون از لطفتون: التماس دعا..
    با اب طلا نام حسین قاب کنید
    با نام حسین یادی هم از اب کنید
    خواهید که سر بلند و جاوید شوید
    تا اخر عمر تکیه به ارباب کنید
    یاعلی مدد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا