شعر مناجات امام حسين (ع)
غربت کربلا
بی هیاهو و بی صدا…خلوت
آستانِ گره گشا خلوت
پرچم ِ رویِ گنبد آشفته
حرم شاه با وفا خلوت
اشکِ میدانِ مشک شد جاری
شده ایوان-طلا چرا خلوت؟!
کاش میمردم و نمی دیدم
لحظه ای زیرِ قبّه را خلوت
قاتل جانِ من شد این تصویر…
دورِ شش گوشه! کربلا! خلوت…
سائلی نیست و شده ست چرا؟!
دورِ ارباب، از گدا خلوت
داغِ تو شد اضافه یابن شبیب
پس بخوان روضه در خفا…خلوت…
¤
وای از سینه ای که لب تشنه
کرد با تیرِ بیهوا خلوت
همه رفتند و پیکری جا ماند…
شد پس از حمله خیمه ها خلوت!
مرضیه عاطفی