شعر شهادت حضرت زينب (س)

ای راوی تمام مقاتل

 ای راوی تمام مقاتل چه میکنی

در جنگ علیه جبهه ی باطل چه میکنی

سیدتی عالمه ی بی معلمه

در پیشروی مردم جاهل چه میکنی

گیرم کنار قبر برادر نمانده ای

بانیزه دارهای مقابل چه میکنی

ازتازیانه ها چه به روز تو آمده

با درد استخوان و مفاصل چه میکنی

ایتهالمحدثه ناموس کبریا

در زیردست و پای اراذل چه میکنی

تا قبل از این کسی به اسارت نرفته است

بانوی من میان سلاسل چه میکنی

امشب بیا و ای سپر بچه ها بگو

با دردشانه وقت نوافل چه میکنی

باخنده های حرمله آتش گرفته ای

با شمرو زجر و خولی بزدل چه میکنی

ای جان نثار خون خدا مادر شهید

باعامر بن نهشل قاتل چه میکنی

منزل به منزل از غم تنهایی ات بگو

باسختی میان منازل چه میکنی

از زخم تیغ و نیزه و شمشیر بدتر است

با طعنه ی زنان قبایل چه میکنی

بزمشراب خواری و در پیش چشم تو

با پیشنهادهای معامل چه میکنی

برروسری پاره ی تو خیره میشوند

با چشم چران های محافل چه میکنی

نیمه شب و خرابه و طفل سه ساله ای

با اینهمه  مصیبت و مشکل چه میکنی

 

پیراهن و ناله و در زیر آفتاب

ای راوی تمام مقاتل چه میکنی

  علیرضا خاکساری

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا