شعر شهادت امام جواد (ع)

سوزِ عطش

گوشه ای افتاده بود و دست بر زانو گذاشت
گاه‌گاهی دست را بر دیده ی کم سو گذاشت

گاه می پیچید از دردِ زیاد و ناله کرد..
گاه می لرزید و دستش روی پهلو گذاشت

گاه از سوزِ عطش فریاد می زد العطش
گاه بر دیوارِ حجره..بی تکّلف رو گذاشت

در میانِ حجره ی در بسته شد مثلِ حسین
یا حسینی گفت و روی گونه هایش جو گذاشت

گاه می گفت از سُویدای دلش یا فاطمه
گوشه ای رفته دو دستش را روی بازو گذاشت

این جوان نورِ دو چشمانِ علی موسی الرضاست
غصّه ها در میانِ سینه ی خود تو گذاشت

گریه کن در این مصیبت با تمامیّ ِ وجود
گوشه ای افتاده بود و دست بر زانو گذاشت

 محسن راحت حق

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا