شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)
علی جانم
من کویرم لب من تشنه باران علیست
این لب تشنه پرشور غزلخوان علیست
این که گستردهتر از وسعت آفاق شدهست
به یقین سفره گسترده دامان علیست
منّت نان و نمک نیست سر سفره او
پس خوشا آنکه در این دنیا مهمان علیست
آتش اشکی اگر در غزلم شعلهور است
بیگمان قطرهای از درد فراوان علیست
لحظهای پرتو حسنش ز تجلی دم زد
که جهان آینهدرآینه حیران علیست
کعبه یکبار دهان را به سخن وا کردهست
تا بدانیم کلید در این خانه علیست
از دم صبح ازل نام علی را میخواند
دل که تا شام ابد دستبهدامان علیست
محمد حسین صفاریان