شعر مناجات امام حسين (ع)
عزیزم حسین
اگر ستاره و خورشید و ماه تابنده است
تمام علتش این است بر درت بنده است
به دیده ی متکبر که آب رو ندهند
هرآنکه خاک در توست آبرومند است
مرا به گریه بیانداز و خود حکومت کن
که پادشاهیِ دریا، به تو برازنده است
به روز حشر که عالم به گریه مشغولند
جزای گریه کنان غم شما خنده است
از آن زمان که به لبهای خشک تو نرسید
فرات از پدر و مادر تو شرمنده ست
گریستند به ذبح گلوت حیوانات
که جزء گریه کنانت وحوش درنده است
بنی اسد چه کند؟! از کجا شروع کند؟!
تن تو این طرف و آن طرف پراکنده ست
شعر از گروه “یا مظلوم”