شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)
رو سیاهم
با اینهمه رسوایی و روی سیاهم
در که زدم دیدم رضا داده پناهم
گفتم نمی بخشد مرا، دیدم که بخشید
گرچه نباید می گذشت از اشتباهم
دستی که خالی میشود خیلی می ارزد
هرچند محتاجم ولی محتاج شاهم
من سائلی را پیش سلطان دوست دارم
چیزی نمی گیرم ز مردم … در رفاهم
شغل شریفم تا همیشه تکیه داری است
کُنج حرم بوده از اول تکیه گاهم
رفتم امین الله خواندم روبرویش
شرمندگی های مرا خواند از نگاهم
ای اهل عالم! لایق عشقش نبودم
او عاشقم شد … به خدا من بی گناهم!
با خوردن چای حرم در صبح زودش …
مستانگی اربعینم شد فراهم
قربان آن آقا که الطاف جوادش
نگذاشت از درگاه او چیزی بخواهم
در بوسه بر سنگ حرم رزق عراق است
بوی نجف را می دهد صحن رضا هم
رضا دین پرور