شعر وروديه محرم
آقای من
نمیگیرد کسی جای تو را در قلب نوکر ها
توئی آن باوری که از تو مشتق اند باورها
تو را داریم از نان حلال و طیب بابا
تو را داریم از معجون شیر و اشک مادرها
کسی که زنده دل باشد توسل میکند بر تو
ز آدم تا به خاتم بوده ای ذکر پیمبرها
فقط با نیت نذری غذا پختیم در خانه
به عشق تو فقط قل میخورد آب سماورها
خدا رحمت کند معمارهایی را که کوبیدند
اسامی خدا و پنج تن را بر سرِ درها
شبیه کودکان بالا و پایین رفته از منبر
هر آنکس که ز تو چیزی نمیگوید به منبرها
ز راه گوش مستم مست نام حضرت ارباب
نمی آید به کارم پس شکسته باد ساغرها
هزاران شاه بعد از تو حکومت کرده اند اما
نمیگیرد کسی جای تو را در قلب نوکر ها
بهمن ترکمانی