علی اکبرامام رضا
ای ز روی تو روی حق پیدا
آفتاب قدیمی دنیا
ای که دریاست پیش توقطره
ای نمی از کرامتت دریا
ای مسلمان چشم تو آدم
شده روی تو قبله حوا
ای به طفلی فقیه هر مرجع
ای امام تمام عالم ها
به گمانم که حضرت موسی
نامتان را نوشته روی عصا
یاکه اصلا مسیح وقت شفا
می برد یاجواد نام تورا
اینهمه جود وفضل واحسان را
ارث بردی زمادرت زهرا
باگدایی تو بزرگ شدیم
یاعلی اکبر امام رضا
روز اول که یادمان کردند
ریزه خوار جوادمان کردند
جودوبخشش برای تو هیچ است
کل عالم ورای تو هیچ است
باغ جنت به آنهمه عظمت
پیش صحن وسرای تو هیچ است
ازروایات عشق فهمیدم
جان عالم به پای تو هیچ است
معجزات مسیح وکار شفا
درحضور دعای تو هیچ است
این بلندی خاک تا افلاک
پیش گلدسته های تو هیچ است
دین ما بندگی ما همه اش
بخدابی ولای تو هیچ است
کعبه,زمزم,حرم,صفا,مروه
همه پیش صفای تو هیچ است
بیش ازاین مدح تو نمی دانم
شعرمن درثنای تو هیچ است
ای امام جوان اهل البیت
قمر آسمان اهل البیت
دل ماغرق درعنایت توست
تشنه باده ولایت توست
درهمان کودکی امام شدی
این خودش برترین لیاقت توست
اینکه زهراست مادرت آقا
بخدابهترین سعادت توست
روزمحشرتمامی عالم
دست بردامن شفاعت توست
ازدرت خلق دست پُررفتند
جودوبخشش همیشه عادت توست
هرکه یکبار شدنمک گیرت
تاابد بنده کرامت توست
کاش میشد که درحرم بودم
درشبی که شب شهادت توست
همسرت قاتلت شده آقا
این خودش راز سخت غربت توست
همسرت پیر و مو سفیدت کرد
درجوانی توراشهیدت کرد
گوشه حجره بی صدابودی
به غم وغصه مبتلا بودی
جگرت سوخت,بالب تشنه
چون جگرگوشه رضابودی
چقدرزود پرپرت کردند
تو امام جوان مابودی
موقع دست وپازدن قطعاً
یاد گودال کربلا بودی
یادغمهای عمه ات زینب
یادطفلان بی نوابودی
یادطفلی که تاپدررادید
گفت بابای من کجابودی؟
ازمیان تنور آمده ای
یاکه برروی نیزه هابودی؟
ای پدرجان زنیزه افتادی؟
به نظرزیردست وپابودی
دخترت راببر که پیرشده
رفتنم مدّتیست دیرشده
مهدی نظری