زائر سرای حضرت زهراست روضه ها
زخم فراق ها همه تعمیر میشود
وقتی دلی به گریه نمک گیر میشود
زائر سرای حضرت زهراست روضه ها
هرجا که شهر دوست به تصویر می شود
در هیئت حسین از امورات رایج است
کوه گناه اگر پی تطهیر میشود
احلی من العسل شود اینجا نگاه ها
حقا محال هاست که تفسیر میشود
اینجا عجیب نیست که در بارگاه او
هر قطره اشک لایق تقدیر میشود
اینجا کسی که روی به ارباب میکند
گویا حسین گشته و تکثیر میشود
پس, السلام حضرت عالیجناب عشق
ای نوکری درگهتان انتخاب عشق
شکر خدا که دل به کمند نگار ماست
شکر خدا که اشک غمش کار و بار ماست
با گریه ما عزیز خداوند میشویم
ما اهل گریه ایم و همین افتخار ماست
ما گریه میکنیم که شکر خدا کنیم
اینگونه شکر لایق پروردگار ماست
با این یکی دو اشک چه دل ها ربوده ایم
این دلبری جدیدترین ابتکار ماست
باید که دم به دم دم او را گرفت تا …
سنگش به سینه کوفتن از اعتبار ماست
خود را به پای سر , دم روضه اش رساندن …
مثل نماز یومیه هرشب قرار ماست
با اشک روضه غرق عنایات می شویم
هم هیئتی مادرسادات می شویم
ما ابتدای خلق بشر سینه زن شدیم
با انتخاب حضرت سر سینه زن شدیم
با عشقش از حوالی دوران کودکی …
یا قبل تر , از عالم زر سینه زن شدیم
زیر سر یکی دو سه تا چای روضه بود
حالا به پای بیرق اگر سینه زن شدیم
حالا که اشک سینه زنی هم عبادت است …
جای نماز بس به سحر سینه زن شدیم
با درد سینه مان چه عجیب سود میکنیم
هرچند ظاهرا به ضرر سینه زن شدیم
ای کاش تا که روزی ببینیم قتله گاه
با روضه های صاحب سر سینه زن شدیم
بازهم به گریه دیدۀ مان آب دیده شد
حی علی العزای عزا تا شنیده شد
فرشید یار محمدی