غرق در وضوی علی

عشق یعنی یکی درون دو تن

عشق یک روح رفته در دو بدن

عشق زهراست روبروی علی

نظر آنهم فقط به سوی علی

پیوند آسمانی

آسمان می‌خواند امشب قدسیان دف می‌زنند

حوریان کل می‌کشند و خاکیان کف می‌زنند

شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟

تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟

دور هشتم

نیست گاهی, هیچ راهی, جز به شاهی رو زدن

با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن

ظهرِ گرما, صحن سقاخانه می چسبد چقدر

ضامن آهو شنیدن, بعد از آن «یا هو» زدن

اینگونه اگر مست ترین

اینگونه اگر مست ترین مست جهانم

 شور حسن ابن علی افتاده به جانم

 جا نیست بنوشم, به سرم باده بریزید

 تا غرق شراب آیه‌ی تطهیر بخوانم

اولین مرد مست

آنکسی که شراب می‌نوشاند , به شما در الست من بودم

اولین باده خور خود ساقی است , اولین مرد مست من بودم

در ازل نور او که شد پیدا , تا صدا زد: که این منم لیلا

اولین عاشقی که پیمان با , لب پیمانه بست من بودم


دست مشکل گشای کرار

از قدیم و ندیم می گویند:

دست بالای دست, بسیار است

دست بالای دست ها… اما

دست مشکل گشای کرار است

میکده غیب

امشب از میکده غیب رسیده‌است پیامی

به تو ای دخترِ ساقی! برسانیم سلامی

بسپاریم به شعری دل بیمار به دستت

و بخوانیم دوبیتی و بگیریم دو جامی

در دل کعبه نشستی

و خداوند علی گفت و چنین خلقت کرد
دیگران را  پس از آن خلق پیِ حیرت کرد

 

در دل کعبه نشستی و دلش روشن شد
کعبه حاجی شد و آماده‌ی چرخیدن شد

می‌آیی و لیلا شده

می‌آییو لیلا شده مجنون عطر و بوی تو

دستیبه رویت می‌کشد, یک دست بر گیسوی تو

نهبر نمی‌دارد کسی یک لحظه چشم از روی تو

یکچشم زینب بر حسین آن چشم دیگر سوی تو 

تبت یدا…

درکوه انعکاس خودت را شنیده ای

تا دشت ها هوای دلت را دویده ای

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام

وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده ای ؟

خداوند علی گفت

و خداوند علی گفت و چنین خلقت کرد

دیگران را  پس از آن خلق پیِ حیرت کرد

در دل کعبه نشستی و دلش روشن شد

کعبه حاجی شد و آماده‌ی چرخیدن شد 

ولادت بانو…

و خدا خواست که ازهر بشری سر بشود

در دلش چشمهبجوشاند و کوثر بشود

سدره ی عشق از ایننهر تناور بشود

عالم از بوی خوشیاس معطر بشود

دکمه بازگشت به بالا