شعر شهادت امام حسن عسكری (ع)

ياحسن

مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ايم
همچو اشك از غم يك خاطره برخاسته ايم
با دو صد حاجت و درد و گره برخاسته ايم
به هواى حرم سامره برخاسته ايم

روضه غربت تو حال عجيبى دارد
هركه نامش حسن است ارث غريبى دارد

جان به قربان دلت جان به فداى سر او
فرق ها داشت نگاه تو و چشم تر او
كه تفاوت بكند ، همسرتو … همسر او
طعنه بسيار شنيده دل غم پرور او

حسن سامره صحن حرمت محترم است
حسنى بين بقيع است كه او بى حرم است

ياحسن ، آه تو پرداختنى ميخواهد
ياحسن ، داغ تو بر سرزدنى ميخواهد
ياحسن ، نام تو دور از وطنى ميخواهد
ياحسن ، روضه تو سوختنى ميخواهد

دل تو تنگ مدينه است كه دلگير شدى
مادرى هستى عزيزم تو اگر پير شدى

خانه كوچك تو هيچ كم از زندان نيست
خالى از آمدن و رفتن زندانبان نيست
بين يك مشت نگهبان كه بوى ايمان نيست
زندگى با زن و بچه بخدا آسان نيست

خانه ات امنيت از دست نگهبانان داشت؟
واقعا ايمنى از حمله نااهلان داشت؟

اصلا اين غصه به پيمانه تو ريخته اند؟
اصلا آقا سر پروانه تو ريخته اند؟
شعله بر دامن كاشانه تو ريخته اند؟
چل نفر در وسط خانه تو ريخته اند ؟

راه ناموس ترا بسته كسى در كوچه؟
همسرت را زده پيوسته كسى در كوچه؟

كوچه اى بود مدينه ، كه زنى خورد زمين…
ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمين …
فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمين …
حسن عسكرى ، آنجا حسنى خورد زمين …

قسمت اين بود كه او دردو محن جمع كند…
گوشوار از وسط كوچه حسن جمع كند

قسمت اين بود از اين داغ تو را هم دادند
به تو هم موى سپيدى و قدى خم دادند
در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند
به لب خشك تو از جام محرم دادند

عطش پيكر مسموم تو ميگفت حسين…
نفس تشنه حلقوم تو ميگفت حسين …

پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ريخت
لحظه تشنگى ات گريه به غمهاى تو ريخت
اشك بالاى سر پيكر تنهاى تو ريخت
خاكها بر سرش از ماتم عظماى تو ريخت

روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى
حسن فاطمه صد شكر كه عريان نشدى

پسرى داشتى و زود كفن كرد ترا
كفن فاخر و شايسته به تن كرد ترا
درخور شان تو تشييع بدن كرد ترا
تيرباران چه كسى مثل حسن كرد ترا؟

نيتم بود حسين و ز كفن ميگفتم
ناخودآگاه همش ياد حسن مي افتم …

خواهرى داشتى و حرمت او حفظ شده
احترام دل بى طاقت او حفظ شده
بعد تو روسرىِ عصمت او حفظ شده
دست بسته نشده عزت او حفظ شده

خواهرت بزم شراب و سر بازار نرفت
به اسيرى وسط مجلس اغيار نرفت

محمدجواد پرچمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا