رفیق

او که مثل من هزاران دربه در دارد, رفیق!

این محال است از یکی مان چشم بر دارد,رفیق!

آن زمانی که درون روضه می آئیم ما

شخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق 

تو معروفی

اصلا دگر فرقی ندارد بیش و کم ها
وقتی که لطفی میکند “دریا” به “نم” ها

هر کس که می بینم ز تو چیزی گرفته
حتی حسابش رفته از دست رقم ها

این محال است

این محال است گدا از درتان رد بشود

یا خجالت بکشد یا که مردد بشود

این محال است فراموش کنی نوکر را

یا که راه کرمت گاه به ما سد بشود

بی شک گدای خانه ات

بی شک گدای خانه ات آقا شود, حسین(ع)

هر قطره زود پیش تو دریا شود, حسین!(ع)

فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد

باید که زیر نامه اش امضا شود, حسین(ع)

تنها حسین

بی شک گدای خانه ات آقا شود, حسین(ع)

هر قطره زود پیش تو دریا شود, حسین!(ع)

فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد

باید که زیر نامه اش امضا شود, حسین(ع)

الفبای عاشقی

 

نامت شروع مبحث زیبای عاشقی ست

حا سین و یا و نون…الفبای عاشقی ست

 

هر کس که عاشقت شده فهمیده ست که

تنها فقط حسین معنای عاشقی ست

اسیر نگاهتم…

من قطره ام,تو اوج منی,دریای منی

من لفظم و کمال منی,معنای منی 

دنبال رد پای توام,تا به اوج عرش

تو رهنمای راه منی ,مولای منی 

یک حادثه ی تلخ دگر

دست اگر بست,دگر جان به خطر می افتد

بال پروانه اگر بست,دگر می افتد

 

نام او باز “علی” بود و حکایت این است

دست و پا بسته شد و بین گذر می افتد

صدای گرفته …

باز هم نشسته یک گوشه

طبق رسم همیشه اش:تنها

زیر تیغ آفتاب قبرستان

دورتر از هیاهوی دنیا

ساعات تار

این چنین بعد از تو “غربت” نیزمعنا میشود

چاه,تنها محرم یک مرد تنها میشود

هیچکس در پشت حیدر نیست دیگر,فاطمه!

بعد تو حتی نماز او فرادی میشود

شوق پریدن

هم شوق پریدن به کبوتر دادی

هم هر چه که خواستم تو بهتر دادی

ما سطح نگاهمان فقط این دنیاست

اما تو کرم کردی و محشر دادی

سینا  نژاد سلامتی

دکمه بازگشت به بالا