شعر روضه

گناهکار آمد

شب شد و ناله های طفلانه

کار این عبد بی پناه شده

طلب بخشش از تو یا الله

حرف مسکین رو سیاه شده

دعای سحر

یا رب دوباره وقت دعای سحر شده

این دل برای بزم دعا مفتخر شده

«اُدعونی استجب لکم» تو خدای من

بر من بشارتی است که وقت نظر شده

اسیر سفره افطار

وقتی اسیر سفره افطار  می شوم

غافل زطعم جلوه دلدار می شوم

بعد از اذان مغرب و یک روز روزه دار

پر تا گلو شبیه یک انبار میشوم

خروج ارباب بی کفن از وطن…

گل باغ جنان بودیم و رفتیم

پیمبر را نشان بودیم و رفتیم

مدینه ای تمام خاطراتم!

(اگر بار گران بودیم و رفتیم)

یا مظهر العجائب

 

لمداده ام به تکیه گه لن ترانی ات

منسخت راحتم که ندارم نشانی ات

اولتو از پیاله ی هستی چشیده ای

مانیز میخوریم زجام دهانی ات

افسوس …

آن زینب او عزیز مردم شده است

این فاطمه اش ملیکه ی قم شده است

افسوس که نام اُم کلثوم فقط

مانند مزار مادرش گم شده است

قاسم صرافان

 

خیانت تاریخ

هرکس به جهان تو ثناکرده بسی

خشنود دل فاطمه را کرده بسی

ای دختر با وقار زهرا و علی

درحق تو تاریخ جفا کرده بسی

سید مجتبی شجاع

 

ظهورحیدر(ع)

بانو زبانزد است حیایی که داشتی

تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی

نازل شود به وحی خدا مدح وصف تو

با آن مقام پیش خدایی که داشتی

اهانت به امام هادی (ع)

آقاببخش , بار دگر قلبتان شکست

اینبار جدتان هدف دشمنان شده

ازبس که ما به ظاهر اسلام رفته ایم

شیطان میان باطن عالم نهان شده

لحظه های رویایی

چه می شود که مجال عبادتی می شد

نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد

قدیم ها که کمی صاف و ساده تر بودم

پس از شکستن دل استجابتی می شد

دفتر خاطرات

جانشین غریب مولا بود

پسر مهربان زهرا بود

یل بی های و هوی صفین و

شیر بی ادعای دنیا بود

نکند بشنود رباب (س) …

آهسته گویمت نکند بشنود رباب

گهواره در حراجی بازار دیده اند

شاعر؟؟؟

 

دکمه بازگشت به بالا