ابراهیم لالی

امتحان

تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه

ما را به ماه ات میهمان کن، امتحان نه

با هرچه میخواهی بزن اما عزیزم

با دوریِّ از روضه و گریه کنان نه

روزگار

مانند مویت شد پریشان روزگارم

نامت دلیلِ گریه ی بی اختیارم

مثل جوان از دست داده، وقتِ گریه

تا هفت خانه میرود داد و هوارم

دیوار حسینیه

کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست
این روزها یک عاقل دیوانه ای نیست

مانند هر شب شمع میسوزد ولیکن
افسوس که دور و برش پروانه ای نیست

ای شفیع تمامیِ عالم

ای شفیع تمامیِ عالم
پدر و مادرم فدای شما
از عنایات مادرت زهراست
مینویسم اگر برای شما

رسیده موسم یاری برادر برایت میکنم زاری برادر

رسیده موسم یاری برادر
برایت میکنم زاری برادر
بگویم از برایت رازها را
بخوانم روضه های بازها را

این عطر حرم مست نموده همگان را

این عطر حرم مست نموده همگان را
تنها نه بشر بلکه همه جانوران را

ابروی هلالی تو ای حضرت دلدار
در بند کشیده همه یوسف صفتان را

جان به قربان علی و آل او

جان به قربان علی و آل او
بهترین القاب عالم مال او
دست ما و گوشه ای از شال او
سایه دارد بر سر ما بال او

مستی من تویی به خدا یا ابوتراب

من را چه حاجتی ست به میخانه و شراب

مستی من تویی به خدا یا ابوتراب

عالم تمام قطره و دریا تویی علی

با ذکر نامتان همه را می کنم خراب

دکمه بازگشت به بالا