اشعار روضه امام حسین ع

گلی پرپر

گلی پرپر اگر باشد تمام است

تنی بی سر اگر باشد تمام است

برای ذبح یک بی جان خسته

فقط خنجر اگر باشد تمام است

لحظه ی بی جان

لحظه ی بی جان شدنش گفت: آب

هرچه که نیزه زدنش گفت: آب

حرمله بر شانه ی قاتل زد و . . .

گفت:شنیدی سخنش؟ گفت: آب…

خروج ارباب بی کفن از وطن…

گل باغ جنان بودیم و رفتیم

پیمبر را نشان بودیم و رفتیم

مدینه ای تمام خاطراتم!

(اگر بار گران بودیم و رفتیم)

دکمه بازگشت به بالا