محرمی که نباشی در آن محرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست
جمکران
بيقراريم چون پريشانيم
چون پريشان درد هجرانيم
باز هم جمعه آمد و بي تو
ندبه هاي فراق ميخوانيم
این نالهها غیر از صدا چیزی ندارد
این حرفها جز ادعا چیزی ندارد
حیف است دنبال صدای ما بیایی
در عمق این “آقا بیا” چیزی ندارد
کوبیده ای ای دل به طبل بی خیالی
نه درد هجرانی نه سودای وصالی
هی داد از دوری و هی بیداد از هجر
برخیز جای اینکه بنشینی بنالی
انيس هر نفسم آه انتظار تو نيست
بميرد اين دل غافل كه بيقرار تو نيست
خزان بي تو به خود بسكه عادتم داده
نگاه منفعلم در پي بهار تو نيست
بي درد ما! كه از غم تو راست قامتيم
با اينكه سرشكسته ي سنگ ملامتيم
دور از ملال نيست هرآنكس كه عاشق است
اين رسم عشق نيست كه بي تو سلامتيم
از دو چشمت نگاه میخواهیم
در نگاهت پناه میخواهیم
خانهای در محلهٔ خورشید
کوچهای رو به ماه میخواهیم
برپا شده بساط عزای طهور تو
باران نشسته کنج نگاه نمور تو
ای شاخه ی شکسته و طوبای سوخته
موسی نشسته فیض بگیرد زطور تو
تو غصّه خوردی، ما که غَمخواری نکردیم!
تو ناله کردی، ما که دِلداری نکردیم!
یک شب اسیرِ رنجِ بی خوابی نبودیم!
از دوریِ تو گریه و زاری نکردیم!
تا دلت خون است، هر روز از من و امثال من
غیرِ سرخی نیست، در تقویمِ ماه و سال من
روضههایم مو به مو هر وقت، تقدیم تو شد
قطره قطره خیس شد پروندهی اعمال من
غائب از دیده ها کجایی تو؟
گل خیرالنساء کجایی تو؟
قوت قلب ما کجایی تو؟
ای ولی خدا کجایی تو؟
نائب مرتضی کجایی تو؟
دست ما جملگی به دامانت,
ای کاش ببینیم همه ماه نهان را
همراه طلوع تو شروع رمضان را
با تلخی اشک غمت افطار نمودیم
از مسجدمان تا که شنیدیم اذان را