حامد فروغی

سالار زینب

چون سر خورشید را بر نیزه می انداختند
زینبی پر درد از غم روی خاک افتاده بود
هلهله می آمد از هرسوی این دشت جفا
کاش زینب با تو در گودال خون جان داده بود

شعر مدح مولا

معنی آئینه و آب ای علی

شوق تمنای شهاب ای علی

حاصل عمر نبی ای شیرحق

ضامن فردای کتاب ای علی

دکمه بازگشت به بالا