بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد
علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد
سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید:
کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد
بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد
علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد
سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید:
کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد
آمدم در پناه چشمانت
زایر هفت اسمان باشم
باقر علمِ ال پیغمبر
امدم در کلاستان باشم
بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست
گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست
خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود
نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست
ای میوه معراج چشم روشن تو
یک کهکشان راه است تا فهمیدن تو
ای نور قبل از نور چشمت چشمه نور
دست همه خورشید ها بر دامن تو
تا زنده ایم شور حسینی شعار ماست
این سبک زندگی سند افتخار ماست
ما انتخاب مادر قامت خمیده ایم
فردا بهشت فاطمه در انتظار ماست
توبه کردیم که دیگر غم دنیا نخوریم
تا حسین هست غم روزی فردا نخوریم
توبه کردیم که تا سایه هیأت باقی ست
لحظه ای حسرت فردوس خدا را نخوریم
هر روز قدری از بدنت اب میشود
با شدت زیاد تنت اب میشود
چشمت چه گود رفته در این روزهای سخت
از بس که پا به پای تنت اب میشود
قلب دنیا سنگ شد وقتی که آن در می شکست
باید از شرمندگی انجا زمین سر می شکست
فاجعه تازه رقم می خورد وقتی کوچه دید
در کمال بهت مردم قلب حیدر می شکست
مثل شمع سحری اب شدی از گریه
از خودت بی خبری اب شدی از گریه
بسترت خیس شد از اشک بیا گریه نکن
ناله ها از نفس انداخت تو را گریه نکن
مهر حسین روشنی جان مؤمن است
گریه بر او نشانه ایمان مؤمن است
شب در نماز روضه به معراج میرود
تسبیح اشک سجده پنهان مؤمن است
طوبای مرتضی که زمانی رشیده بود
دیگر زتندباد بلا قد خمیده بود
غرق سکوت خسته و مجروح و بی نفس
شمعی که قطره قطره به اخر رسیده بود
بی نام تو زهرا گره ای واشدنی نیست
هرگز نفسی بی تو مسیحا شدنی نیست
بوسیدن دستان تو معراج رسول است
فرزند کسی ام ابیها شدنی نیست