خوب شد , ایران ما یک سهم از زهرا گرفت
خوب شد یک زن , میان خاندانت جا گرفت
لطف کرده فاطمه , ما را حساب آورده است
خوب شد این دفعه این عرض دعای ما گرفت
خوب شد , ایران ما یک سهم از زهرا گرفت
خوب شد یک زن , میان خاندانت جا گرفت
لطف کرده فاطمه , ما را حساب آورده است
خوب شد این دفعه این عرض دعای ما گرفت
زمین شدیم ولی آسمانِ ما حسن است
کرانهایم ولی بی کرانِ ماحسن است
گره گره همه اما امانِ ما حسن است
پُر از حسن لبِ ما نوشِ جانِ ما حسن است
خبری آمده که نوبت محشر شده باز
خبری آمده که دوره غم سر شده باز
خبر از معجزه سوره کوثر شده باز
خبری آمده که فاطمه مادر شده باز
مشکین زلفت شد سرِ خط خبرها
پیچیدگیش علت جلب نظرها
وقتی که حیدر باغبان باغ زهراست
قطعا طبیعی باشد اینگونه ثمرها
با دست خالی آمدهام سامراییام
آقا نگاه کن به مرام گداییام
مِهرت به اوج میکشد از بینواییام
اهل شما نباشم اگر، پس کجاییام؟
یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم
در پناه بیرق آل علی آسوده ایم
سربه روی خاک پای آل زهرا سود ه ایم
از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
بر خلایق لطف کردی، منتها برعکس شد!
پاسخ «خوبی» نمیدانم چرا برعکس شد؟
خوب بودی، با بدی امّا جوابت دادهاند
سنّت آن روزگاران با شما برعکس شد
کیستم من از غلامانِ قدیم سامرا
کیستم جلدِ حریمش، یاکریمِ سامرا
شکر عمری رزقم از دستِ کریمان می رسد
از کریمِ در مدینه یا کلیمِ سامرا
سخت محتاجم به خلوتگاهِ طور سامرا
قلب تاریکم شده محتاج نور سامرا
می شود دل، گیرِ این منزل اگر عاشق شود
با دو لقمه نانِ حضرت، از تنور سامرا
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند
دوتا کریم در عالم برای ما باشند
حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند
کبوتران همه راهی سامرا باشند
یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم
در پناه بیرق آل علی آسوده ایم
سر به روی خاک پای آل زهرا سود ه ایم
از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم