سید جعفر حیدری

فقط حیدر امیرالمومنین است

اگرچه جای پایش در زمین است
صدایش جاری از عرش برین است

هرآنچه خواستید از او بپرسید
به افلاک آشناتر از زمین است

گنج نهان

بی جنب و جوش، خالی و خاموش، جان نبود

در هستی از علائم هستی نشان نبود

مفهومی از گذشته و آینده ای نداشت

جز حی لایموت دگر زنده ای نداشت

خدا رحم کند

خشم و آشوب و شراره است سراپا آتش
چه بلاها که نیاورده سر ما آتش

ناگهان می دَرد اندوخته عمر تو را
سنگدل، سرکش و بی رحم همانا آتش

دکمه بازگشت به بالا