شعر عيد غدير خم

فقط حیدر امیرالمومنین است

اگرچه جای پایش در زمین است
صدایش جاری از عرش برین است

هرآنچه خواستید از او بپرسید
به افلاک آشناتر از زمین است

اگر ثروت بخواهید آخرین اوست
اگر ایمان بجویید اولین است

اگرچه مسندش در عرش اعلی ست
ولی با مستمندان همنشین است

به جای نان غم ایتام خورده
غذای هر شب و روزش همین است

اگر تسبیح در دستش بگیرد
مناجاتش طریق العارفین است

اگر شمشیر در دستش بگیرد
ثنایش کار جبریل امین است

چنان از قلعه آن دروازه را کند
که مانندی ندارد، بی قرین است

خبر پیچید بین خیبری ها
یداللهی که می گفتند این است

چقدر اعجاز دارد دست هایش
مگر دست خدا در آستین است؟

اگر بالا روم، پایین بیایم
علی تنها صراط راستین است

دوباره بی خود از خود کرد ما را
که وصفش خود به خود شورآفرین است

علی هم مصطفی را جان شیرین
علی هم مصطفی را جانشین است

به مدحش باکی از تضمین ندارم
فقط حیدر امیرالمومنین است

سید جعفر حیدری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا