سید روح الله باقری

حضرت «مشکل گُشا» هر

ای حضرت «مشکل گُشا» هر جای دنیا با توام !
ای آفتاب «هَل اَتی» پنهان و پیدا با توام !

دلشادم از این زندگی ، مشتاق مرگ خویشتن
زیرا هم اینجا با توام ، زیرا هم آنجا با توام !

جانم علی

هوهوی تو تا دشت را لبریز می کرد !
شمشیر تو اِعلان رستاخیز می کرد !

تو ! آن سلحشوری که هر دَم تیغ خود را
با گردنِ گردن فرازان تیز می کرد !

دکمه بازگشت به بالا