شعر دفاع مقدس

مدافعان حرم

بنویسید که پروانه شدم پر بدهم
نوبت من شده تا پای دلم سر بدهم

باید اینبار علم جای قلم بردارم
من هم اندازه ی یک شیعه قدم بردارم

فتحُ الفتـوح

دیدی به چشمت مردیِ عشّاق حیدر را
فتحُ الفتـوح تازه یِ سردار و بی سر را

تعریف کن دنـیا برای ساکـنان خـود
تا روز مـحـشر هـِیـبتِ الله اکـبر را

هوای تشنه لبی

به اتفاق خودم راهی جنوب شدم

به پای داغ ِ تو, همصحبت غروب شدم

هوا هوای گرفته, هوای تشنه لبی است

برهنه گر نکنم پا, کمال بی ادبی است

باز خواهم

باز خواهم لاله ها را بو کنم

ذکر یا ا… ذکر هو کنم

خواهم امشب یادی از یاران کنم

یاد دریا یادی از باران کنم

کودکی باز

کودکی باز سراغ پدرش می گیرد

لحظه ای ساکت و با داد و فغان, بابا کو؟

شب جمعه سر قبر پدر گمنامش

اشک هایش همه چون سیل روان, بابا کو؟

آهسته آهسته

گل شد , بر آمد پیکرم , آهسته آهسته
انگار دارم می‌پرم آهسته آهسته
انگشترم , مهرم , پلاکم , چفیه‌ام , عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک می‌روید

به اتاقی جدا تو را بردند

به اتاقی جدا تو را بردند

گرچه بیماری تو مسری نیست

چهره ات کاملا عوض شده است

گل رویت دگر بهاری نیست 

دکمه بازگشت به بالا