پاره به پاره رویِ زمین قرصِ ماه ریخت
تا علقمه رسید ولی بینِ راه ریخت
پا میشود دوباره زمین میخورَد حسین
دستِ خودش نبود که بی تکیهگاه ریخت
پاره به پاره رویِ زمین قرصِ ماه ریخت
تا علقمه رسید ولی بینِ راه ریخت
پا میشود دوباره زمین میخورَد حسین
دستِ خودش نبود که بی تکیهگاه ریخت
آب آور را زدند
نالهای پیچید در خیمه که لشکر را زدند
در میانِ نخلها
دستها تا شد قلم گفتند حیدر را زدند
تیغ بردار و بگو نامِ علی یعنی چه
کُفر یعنی که و اسلامِ علی یعنی چه
زرهات را به رویِ سینه کمی محکم کُن
تا ببینند که احرامِ علی یعنی چه
تا علمدار افتاد
خنده بر اشك رباب از لب أنظار افتاد
گريه مى كرد حسين
آن طرف دختركى بين حرم زار افتاد
علیُ معالحق و حق با علیست
که ماکو ولی ، بعدش الا علیست
محمد علی است و زهرا علیست
که کارِ خدا دستِ مولا علیست
آنكه از جمعِ امامان دو برادر دارد
دلبَری از همهیِ ما دو برابر دارد
طرفی اُمِبنين و طرفی فاطمه است
كيست در بينِ عشيره كه دو مادر دارد
همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه
شده ست با تو برآورده آرزوی رقیه
دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است
گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه
قبله گاه تمامی دلها
لشکر عشق حضرت سقا
دستهایی به استقامت کوه
چشم هایی به وسعت دریا
برای لشکر دشمن شدی شراب ای آب
چرا به چشمِ حرم میشوی سراب ای آب ؟!
میان موجِ تو عکسیست، از کویر و عطش
چقدر، تشنه کشیدی میان قاب ای آب
بند دل امام زمانی گسسته بود
خون در نگاه نافذ ماهی خجسته بود
افتاد در حوالی مشکش نفس زنان
از دست نامروتی آب خسته بود
دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است
سهم رقيه را غل و زنجير كرده است
مويم سفيد بود ، قدم هم خميده شد
آري مصيبت تو مرا پير كرده است
این چه ماهی ست زِ خون صورت او پوشیدَه ست؟
این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیدَه ست؟
این چه سروی ست تبر خورده, شکسته ساقه ش؟
این چه یاسی ست که عطرش همه جا پیچیدَه ست؟