شعر مدح حضرت زهرا

پیوند آسمانی

صدای به هم خوردن بال و پر بود
گمانم که جبریل آن دور و بر بود

نگاهش به در بود مهمان بیاید
صدای در آمد ، علی پشت در بود

بوي بهشت

مثل تورا چرخ روزگار ندارد
چرخ زمین بی شما مدار ندارد

قدر تو مجهول مانده علتش این است
لیله قدر شما نهار ندارد

شاه بانوي دوعالم

تا كه تسليميم ، تسليـمِ رضاي فاطمه
راضي از اعمال ما باشـد خُداي فاطمه

شاه بانوي دوعالم اوست از اين رو خُدا
آفريده شـاه مـردان را براي فاطمه

ام الارباب

تا نگاهی به ما کند زهرا
مستمند عطاش میمانیم
سائلش بوده ایم از ازل و
نوکربچه هاش می مانیم

مادرم فاطمـه

مادرم فاطمـه مظلوم ترین در دنیـاست

بخـدا واژه مـادر همه جا بی همتـاست

بس که او ازهمه چیزو همه کس دلبـرده

زین سبب گفت نبی, فاطمه قلب طاهاست

بهار علی

در روز سخت یار علی بود فاطمه

پیوسته در کنار علی بود فاطمه

دشمن شعار زشت به لب داشت, در عوض

زیباترین شعار علی بود فاطمه

مدح بی بی سلام الله

از اشک های چشم تو زمزم درست شد

از ناله های نیمه شبت غم درست شد

با یاری ملائکه در هیئت خدا

از چادر سیاه تو پرچم درست شد

گدای فاطمه …

 در این مسیر هر که هوادار می شود

ازشیعیان حیدر کرار می شود

هر کس گدای فاطمه شد عاقبت به خیر

هر کس نشد, به پیش همه خار می شود

دکمه بازگشت به بالا