شعر مناجات سیداشهدا

حسین من

مثل سالِ پیش همین روزا بازم
حرف دوریت و دلم وسط کشید
شبیه زندونی رو دیوار بند
هر روزی که ندیدت یه خط کشید

عطر سیب

قلب هر سینه زنی ماتمسرای کربلاست
در سر هر عاشقی حال و هوای کربلاست

هر که را دیدم دراین عرصه به طرزی بی نظیر..
..مست و مجنون و خراب و مبتلای کربلاست

بابِ نجات

تا صبحِ قیامت برسد بانگِ قیامی
چون خونِ خدا ریخته و خونِ امامی

ثارَاللَهی و منتقمت کیست؟ یدالله..
تو بابِ نجاتِ همه ای ، رحمت عامی

فقط حسین

با رخصت از خدای تعالی!فقط حسین
ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین

سر خم نمیکنیم به هر قبله دروغ
دل را نمیدهیم به هرجا!فقط حسین

دور از تو آشوبه

هر روز من دور از تو آشوبه
هر روزِ من بی تو پر از درده
کاری بکن که پای لرزونم
به سمت خونه ی تو برگرده

أَمَّنْ يُجیب

شرمِ رویم عِتاب می طلبد
آبرویم ، گلاب می طلبد

شبِ بی مستی ام به سستی رفت
رِخوتم را شراب می طلبد

دکمه بازگشت به بالا