شعر ولادت عقیله بنی هاشم

صبر مطلق روح عفت

هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد
عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد
سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد
چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد

زینت شیر خدا

وقتی شراب ناب در میخانه ها جور است
پس میکده تنها پناهِ عبد مخمور است
ساقی علی و ساغر میخانه کوثر شد
هر کس که مهمان شد سر این سفره ، منصور است

یا زینب(س)

آشتی می کند دلم با عشق
در شب ابری تولّد تو
بال ها می زند کبوتر شوق
در دل آسمانی خود تو

ای صاحب کرببلا

والا ترین بانوی دنیا بعد زهرا
با تو شود تکرار زهرا بعد زهرا

ای صاحب کرببلا بعدِ برادر
ای صاحب عرش معلیٰ بعد زهرا

دلدار حسین

فزون از حد تصویری فراتر از خیالاتی
ز هر وصفی تو بالاتر غنی تر از عباراتی

خداوندی که دارد این همه اعجاز در خلقت
تو با حسن کمالت این خدا را راه اثباتی

شور و مستی

امشبم شورعجیبی در سر است
شور و مستی در سرم سرتاسر است
جشن میلاد است و می در ساغر است
حالِ من انگار حالی دیگر است
دف بزن این باده مستی آور است

دختر سلطان دین

السلام ای دختر سلطان دین
السلام ای زینت عرش برین

السلام ای تالی خیرالنسا
السلام ای جلوه ی اهل کسا

جانم زینب

در شبِ میلاد می گویم که غوغا زینب است
آمده نوری که می گویند او را زینب است
صبر را آنکس که داده خوب معنا زینب است
نُه فلک در زیرِ پایش هست و اعلا زینب است

یا زينب كبري(س)

نوشتم زينت بابا نوشتي زينب كبري
نوشتم ثاني زهرا نوشتي زينب كبري

نوشتم عشق پيغبر نوشتم كوثري ديگر
نوشتم برتر از حوا نوشتي زينب كبري

شور عشق

اشکیم و می چکیم به پای شما فقط
تقدیم می شویم برای شما فقط
قلب تمام ما شده جای شما فقط
اصل است تا همیشه رضای شما فقط

سلام بانو

صدای چک‌چکِ چکامه‌خوانِ آسمان رسید
سکوت را شکست، رحمتی که ناگهان رسید
چقدر شعر، از نمازِ صبحِ ابر، می‌چکد
به پای دختری که با ترنّمِ اذان رسید

مصباح هدی

از عشق بخوان به نام زینب
فطرس بگو از مقام زینب
برداشت کلاه از سر خویش
تاریخ به احترام زینب

دکمه بازگشت به بالا