علی اغکبرلطیفیان

همین که دو تایی به میدان رسیدند

همین که دو تایی به میدان رسیدند

رویِ دست خورشید, شش ماه دیدند

به واللهِ کارش علی اکبری بود

اگر چه علی اصغرش آفریدند

از حرم طفل رباب

از حرم طفل رباب ِتازه ای برخاسته

شال بسته, با نقابِ تازه ای برخاسته

گر چه افتادند رویِ خاک ها خورشیدها

تازه مغرب, آفتابِ تازه ای برخاسته

دکمه بازگشت به بالا