مهدی قاسمی

تعظيم شعائر

ماكه آزاده ترينيم چو در بند تواييم
مستمند اثر گريه و لبخند تواييم

صاحب اصلي افلاك همه خاك تواييم
ما اضافي همان آب و گِل پاك تواييم

لطف و احسان و كرم

گريه و شيون ما باطن هرچه شادي است
نوكري كردن ما عزت مادرزادي است
هر دم و بازدمم برلب مان يا هادي است

لطف و احسان و كرم كار مرام هادي است
سامرايي شدنم دست امام هادي است

همه ی دلخوشی ام

روز و شب در شررم دم به دم از تنهایی
خسته از هجرتوام, خسته ام از تنهایی

برروی گونه مداوم قدمش میلغزد
بی قراراست همین أشک هم از تنهایی

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

گلایه می چکد از آسمان دلبری ات
خداکندکه نباشد کلام آخری ات

سؤال میکنم ازتو ,دلیل اشکت چیست?
عذاب می دهی ام باجواب سرسری ات

شعر دهه کرامت

در این حریم ذکرم , یارب و یا کریم است
دستم اگرچه خالیست, خرجیم با کریم است

کم میشود مگر از این سفره هر چه بردند؟
وقتی طرف حساب شاه و گدا, کریم است

نمک نشناس ها

تا شکوفا میشود بانور هر پژمرده ای
میشود سرزنده باتو هردل افسرده ای
لاتؤدبنی نمی گویم بزن مارا کریم
تا به حال ازدست یارم چوب رحمت خورده ای??

شعر روضه حضرت علی(ع)

یک عمر زمان به اشک مولا خندید
یک عمرتمام غربتش را می دید
این لحظه ی آخری چه حالی دارد!!
باید که زبان حال اورا فهمید

شعر مناجات امام زمان (عج)

منم زخاک و زچشم تو یار نم بخورم
وجود ما همه تو کی غم عدم بخورم

چه قدر سنگ مرا روی سینه ات زده ای!!
چه قدر غصه تان بنده حاضرم بخورم??!!

شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ای ذره از حکایت خورشید دم نزن
دراین حریم قدس خدایی قدم نزن
بااین وجود دم ز نبود وعدم نزن
گرچه زفهم فضل تو پر درمی آوریم

شعر مناجات امام زمان (عج)

به هستی ام نفسی داده هست, می آید
کسی اگرچه به او دل نبست , می آید

دوباره ندبه بخوان ,باز حرف تازه بزن
بگو کسی که عزیز من است , می آید

شعر مناجات امام زمان عج

تاریکی ام, تا نور یارمه جبین نیست
بی تو گل زهرا, بهاری در زمین نیست
امسال هم با جمعه هایش می رسند و…
تقویم هم بی تو به غیراز نقطه چین نیست

شعر مدح امیرالمومنین علی (ع)

شدم از تو مأجور گفتم علی
زعشق تو باشور گفتم علی

به مُلک سلیمانی ات در نجف
به پای تو چون مور گفتم علی

دکمه بازگشت به بالا