نیمانجاری

سفیرالحسین علیه السلام

 از راه دور نوکر خود را صدا بکن

قدری به این سفیر خودتاعتنا بکن

تنها…شکسته…خسته وشرمنده ام حسین

مسلم غریب گشته برایش دعابکن

وای این نیزه

ناگهان بر سر قتل تو چه دعوا شده است

بند بند بدنت آه زهم واشده است

چه بلایی به سر صورتت آمدقاسم

وای این نیزه چه سان دردهنت جا شده است؟!

اهلا من العسل

درست لحظه ی آخر در این محل افتاد

و قطره قطره ی اهلا من العسل افتاد

میان عرصه ی میدان عجیب غوغا شد

مفاصل تن قاسم یکی یکی وا شد

دکمه بازگشت به بالا