گل نرگس

قرار عاشقی

برای خاک پای دوست سربه درد میخورد
برای عاشقی فقط جگر به درد میخورد
سوی کریم آمدن بدون پر نمیشود
بده پری که در هوات پر بدرد میخورد

قمار عشق

شراب عشق نوشید آنکه در جامش علی باشد
مسلمان می‌شود هرکس که اسلامش علی باشد
خدا می‌خواست پیغمبر که پیغامش علی باشد
ظهورش شد علی آغاز و انجامش علی باشد

هجران

تا که زیر بار هجران سینه سنگین می شود.
دیده ی مانده به راهت ابر غمگین می شود.
شور بختی قسمت هر کس ندارد باورت.
از بهارت کام دل یک روز شیرین می شود.
دفتر عمرم ندارد برگه ای غیر از گناه.

تَحبس الدعا

چه اشک هاکه چکیده به پای آمدنت
بیا که جان من آقا فدای آمدنت

ازاینکه با عملم “تَحبس الدعا” شده ام

نمی رسد به اجابت دعای آمدنت

رخصت

بال و پر را باز کن، بر هم بزن تا سامرا
می برد مرغ دلت را یک سخن تا سامرا
خستگی.. دلواپسی معنا ندارد خنده کن
پس بیا همراه شو ای جان من تا سامرا

غیرت شیعه

بیا ای گل بیا بی تو زمین سرد و زمان خسته
بهاران است و لیک آمد خزان در باغ نو رسته
بیا در غیرت شیعه که این آیین نمیگنجد
تمام مسجد و محراب و درهای حرم بسته

ناسپاسی

ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم
بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم
اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم
((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم))

نیمه ی شعبان

از کرانِ بی کران ها جلوه ی مطلق رسید

وارث شیر دلیر خیبر و خندق رسید

فاتح دل های عاشق صاحب بیرق رسید

شرح آیات خدا مصداق جاءالحق رسید

کمترم

مثل فعل بازدم هستم که از دم کمترم

آدمم اما به وقت درک از آدم کمترم

هیچ تاثیری ندارم در جهان کوچکم

آه از شادی که جای خود،من از غم کمترم

حضرتِ باران

سـلام ‌حضرتِ باران اجازه می خواهم

اگر اجازه دهی شعرِ تازه می خواهم

برای جلد شدن آب و دانه لازم‌ نیست

برایِ عشق سرودن بهانه لازم نیست

خودت بخواه

محرمی که نباشی در آن محرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست

بيقرار

بيقراريم چون پريشانيم
چون پريشان درد هجرانيم
باز هم جمعه آمد و بي تو
ندبه هاي فراق ميخوانيم

دکمه بازگشت به بالا