شعر کوتاه مذهبی

آقای غریب

 از کوفه سلاح و سنگ و تیر آوردند

یک بغض نهفته از غدیر آوردند

دیدند کسی دور و برش نیست, زدند

آقای مرا غریب گیر آوردند

 داود رحیمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا