شعر ازدواج اميرالمومنين و حضرت زهرا (س)

ازدواج آسمانی

دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را
سحری نور دل فاطمه و حیدر را
ببرید آینه و جام و می و ساغر را
ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را

آب پاشی شده از اشک ملائک در عرش
چه قیامت شده دور و بر زهرا در فرش

جبرئیل آمده تا باز کند پر اینجا
موقع خندهء داماد پیمبر اینجا
لوح از عالم بالاست و جوهر اینجا
خطبه خوان گشته خود خالق و محضر اینجا

نُقل لبهای محمد، مَرَج البحرین است
آیهء لوء لوء و مرجان، دم حور العین است

متن وحی است علی و دو جهان حاشیه اش
چه عروسی است که گفتند همه حوریه اش
ماسوی الله بود از صدقه جاریه اش
از گل یاس بهشت است گل پوشیه اش

مرتضی عاشق اشک سحر فاطمه است
همهء روزی خلق از نظر فاطمه است

جلوهء ذکر علی در خلوات زهراست
جذبه و هیبت مولا جلوات زهراست
ماه رویش شب غم در فلوات زهراست
صبح تا شب پی حیدر صلوات زهراست

گفته حیدر پی زهرا در عوض تا ته راه
ذکر لا حول و لا قوه الا بالله

دل مجنون گذری از دل لیلا دارد
پس اگر ناز کند باز تماشا دارد
سجدهء شکر علی اینهمه معنا دارد
چونکه با فاطمه اش خیر دو دنیا دارد

مثل دو زائر هم که ز حرم می آیند
دوش بر دوش همند و چه بهم می آیند

کاش در شهر نپیچد خبر خانهء شان
با لگد وا نشود پا به در خانهء شان
کاش دعوا نشود دور و بر خانهء شان
چوب و هیزم نشود رهگذر خانهء شان

کاش وضع علی و فاطمه اش بد نشود
غیر سائل ز در خانهء شان رد نشود

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا