شعر شهادت حضرت رقيه (س)شعر محرم و صفر

با دست می گردم بـه دنبال سـر تـو

با دست می گردم بـه دنبال سـر تـو
سوئی ندارد چشم های دختر تو

از بس که سیلی خورده ام از این و از آن
آخر شدم من هم شبیه مـادر تو


دیگر توان راه رفتن هم ندارم
شاهد بـود بـر مـاجرایم خواهر تـو

من دفتر شعر و غزل های تو بودم
واژه به واژه خط خطی شد دفتر تو

با دیدن وضع تـو ؛ درد از خاطرم رفـت
ای سر بگو با دخترت کو پیکر تو ؟

از ضرب سنگ و خیزران ؛ افتادن از نی
بابا بـهم خـورده نما و منظر تـو

از بس که جایت روی هر نیزه عوض شد
افتـاده شکل صد سنان بـر حنجر تو . . .

شاعر:رضـــارســـولــی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا