شعر مناجات با خدا

 من از این نفس , از این بی سر پا خسته شدم
خودم ازدست خودم آه خدا خسته شدم

اینکه هر روز بیایم تو مرا عفو کنی
بروم باز خطا پشت خطا خسته شدم

من از این چشم که جز تو همه را می بیند
از همین کوری و این  منظره ها خسته شدم

به همه وعده جبران محبت دادم
جزتو ای خوب… از این رسم وفا خسته شدم

لا اقل کاش دمی شکر گذارت بودم
من از این لال زبانی به خدا خسته شدم

ای که ناگفته همه حاجت ما رادادی
قسمتم کن بروم کرببلا خسته شدم

موسی علیمرادی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا