شعر شهادت اميرالمومنين (ع)

حیدر مدد

شاهی که غیر سرورم،او را خطاب نیست
کس جز خودش به نزد من عالیجناب نیست

مقصود من ز عرض ارادت خود علی است
تعظیم کردنم به هوای ثواب نیست

ساقی علی است مستم از این جلوه و جمال
حاجت به باده و می و جام و شراب نیست

هر دست کز نیاز به سویش دراز شد
از محضر پر از کرمش بی جواب نیست

جز راه مرتضی که بود راه مستقیم
تا روز حشر بهتر از این انتخاب نیست

مولای من که روز قیامت بود قسیم
باکم ز روز حشر و بیم از عقاب نیست

عنوان نامه عملم حب حیدر است
لازم به بازجوییِ روز حساب نیست

یا رب مرا به پاس علی دوستی ببخش
ورنه دلی به قدر دل من خراب نیست

در وقت مرگ پوزه بمالم به مقدمش
چون صاحبم به دهر به جز بوتراب نیست

 اسماعیل روستائی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا