شعر مدح و مناجات امام سجاد (ع)

خمس عشر

چنین که ماه به این طفل واکنش دارد
برای جاذبه هم چهره اش کشش دارد

کمان ابرویش آرش، دو چشم،لیل عرب
که خون شیعه و خون هخامنش دارد

تمام ادعیه اش راهکار زندگی است
که از «صحیفه»ی خود قصد پرورش دارد

به طرز خمس عَشَر نیز یادمان داده
که خواستن ز خداوند هم رَوَش دارد

خدای بعد تو آن قدر شد به ما نزدیک
که جای نبض،رگ گردنم تپش دارد

به غیر اینکه امامی،چنان شدی سجاد:
که در قضا و قَدَر حرف تو برش دارد

شروع نهضت ادعیه بعد کرب و بلاست
ریاضی است جهان: بعد پنج،شش دارد

و متصل به سجود است این قیام آن قدر؛
که در تمامی ذرات گسترش دارد

مهدی رحیمی زمستان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا