شعر مدح امام حسين (ع)

دوری حرمت

حسین، کرببلا را به خواب می بینم
ز دوری حرمت بس عذاب می بینم

همیشه گنبد و گلدسته های ایران را
شبیه کرببلا… یا سراب می بینم؟

میان روضه به شوقت چنان جنون دارم
که چای مجلستان را شراب می بینم

سلام میدهم از بام خانه سمت حرم
به اشکهای دو چشمم جواب می بینم

چه حاجتی دل من را به غیر عشق تو
جنون برای تو فصل الخطاب می بینم

مرا ز بدو ولادت غلام تو خواندند
دعای مادر خود مستجاب می بینم

گریز این غزلم را به رسم شیدایی
صَلاح قافیه را بر طناب می بینم
ِ
به صحفه صفحهٔ اوراق مقتلت آقا
لبی ترک ترک از قحط آب می بینم

جدا ز قافله مانده دوباره دخترکی
غریب و خسته و در اضطراب می بینم

 محمد قاجار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا