شعر شهادت حضرت زهرا (س)

رفتی شکست …

لرزه نشسته است به دست دعای تو

شد سر به زیر پیش همه مرتضای تو

حال تو بست دست مرا آن طناب نه

حالم گرفته است زحال و هوای تو

از داغ های هم من و تو پیر گشته ایم

تو می شوی فدای من و من فدای تو

دراین سه ماه زینبمان آب رفته است

از بس گرفته روزه برای شفای تو

گفتم بیا به خاطر من پشت در نرو

رفتی شکست قلب من و دنده های تو

بانوی من جوانی من زندگی من

از خانه ام نرو که نیفتم به پای تو

دارد ز آسمان ملک الموت می رسد

کم می شود زشهر مدینه صفای تو 

 محمد حسین رحیمیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا