شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر فاطمیه و غصب خلافت

وقتی که راز خلقت حق در حجاب شد

انگشتر قوام علی بی رکاب شد

یعنی فراری احد و خیبر و حنین

با ذوالفقار و صاحب آن بی حساب شد
بر فرض این که آب خوشی هم چشیده بود

خشت لحد که چیده شد آن هم سراب شد

از بین ناله های دعاخیز اهل او

آن وتر بی قنوت فقط مستجاب شد

زلفی که با غدیر علی شانه خورده بود

آشفته از سقیفهٔ پرپیچ و تاب شد

بیست و سه سال پیرزن کفر رو گرفت

اما پس از سه روز بدون نقاب شد

اهل کتاب قاضی و منبرنشین شدند

خانه نشین , حقیقت أم الکتاب شد

اینگونه شد , زر فدک و خمس اهل بیت

صرف قمار و عیش و ظروف شراب شد

داغ پسر به جان پدرها هجوم برد

موی پدر به خون پسرها خضاب شد

بر شیرخواره تیر سه شعبه حلال شد

سیلی به دختران سه ساله ثواب شد

با یک سؤال , کفر مخالف درآمده

قبرش کجاست؟ , منطق او بی جواب شد

سید علی احمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا