شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

شعر مدح و مناجات امام زمان عج

بخت این بود که در راه تو ذاکر باشم
قسمتم بود که با عشق تو شاعر باشم

ظاهرم گاه کمی باطن من را گم کرد
رمز عشق است که یک باطن و ظاهر باشم

جاده ی وصل تو گویند کمی دشوار است
راه سهل است صواب است مسافر باشم

پر پرواز ندارم که به سمتت آیم
آرزوییست چو یک مرغ مهاجر باشم

من خریدار به یک طرفه نگاهت هستم
این سِزَد بر سر بازار تو تاجر باشم

مرز این عشق ندارد خط پایان آری
شرط وصل تو همانست که صابر باشم

عشق تو پاک ولی سیرت من آلوده
پس نظرکن به دلم بنده ی طاهر باشم

درد بسیار گر از عشق تو غافل باشم
پس عجب نیست که با غصه معاصر باشم

زندگی با نگه توست که معنا دارد
تو ولی نعمتی ای کاش که شاکر باشم

اول عشق تو هستی و سرانجام تویی
سعی من بود که در اول و آخر باشم

محمد حسین مدرسی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا