شعر شهادت حضرت رقيه (س)

شنیدم از زبان نیزه ها

شنیدم از زبان نیزه ها

شنیدم از زبان نیزه ها قصد سفر داری

بگو در این سفر اصلا مرا مد نظر داری

تو تنهایی و من تنهاترم از تو در این دنیا

خدا را شکر مثل من در اینجا یک نفر داری

به لطف بوسه ات از روی نیزه مطمئن هستم

هوایم را از آن بالا پدرجان بیشتر داری

به قدری ضربه خوردم که لهوفی مستند هستم

کتاب روضه ام باید مرا با بوسه برداری

هنوز از سنگها آزار می بیند سر عمه

به جرم اینکه تو هم نام حیدر یک پسر داری

خبر دارم سرت از روی نی تا پای می رفته

تو هم از حال ما در مجلس مستان خبر داری

سرم بر بالش خاک خرابه خوب میداند

که بر لب چوب تر در زیر سر هم طشت زر داری

کنار اکبر و عباس یا پیش علی اصغر

کدامین نیزه را بابا برایم زیر سر داری

 سعید پاشازاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا